نظریه امواج الیوت و تحلیل آن

رالف نلسون الیوت کیست؟

نظریه امواج الیوت برگرفته از نظریه داو و تکمیل کننده آن است. الیوت شخصی بود که نظریه موج های الیوت را نوشت و برای تکمیل تحلیل تکنیکال و نظریه داو آن را منتشر کرد. الیوت در سال 1964 حدود دو سال قبل از فوتش کتابی مبنی بر اصول موج شماری به نام «راز هستی» نوشت.

رالف نلسون الیوت به دلیل مشکلاتی که برایش پیش آمد، شروع به بررسی روانشناسی سرمایه گذاران کرد. و در نهایت به موج هایی دست یافت. که آنها را تحت عنوان امواج الیوت نامید.

سپس فروست و رابرت پریچر در سال 1978 با هم کتابی تحت عنوان «نظریه موج الیوت» نوشتند. و در سال 1980 پریچر کتابی تکمیل تر از «نظریه موج الیوت» تحت عنوان (تلاش های بزرگ الیوت) نوشت،که نام الیوت را ماندگار کرد.

اصول امواج الیوت:

اصول الیوت بر سه اصل استوار است. الگو، نسبت و زمان که مهمترن بخش این نظریه الیوت است. اگر میزان اهمیت این سه اصل را بررسی کنیم، می توان گفت زمان  از اهمیت کمتر نسبت به دو اصل دیگر دارد. به طور میانگین الیوت را برای بازار های بزرگ و در مدت زمان زیاد استفاده میکند. این دلیل برا کاربردی نبودن الیوت در بازه های کوتاه نیست، ولی هرچقد بازه ی زمانی (تایم فریم) کوتاه تر باشد امکان خطا در آن بیشتر میشود.

الیوت بعد از بررسی ها و انجام مطالعات روی بازار فهمید که، بازار از امواجی به شکل پنج موجی به صورت صعودی تشکیل شده اند که این پنج موج دو موج کاهشی (اصلاحی) را در بر میگیرد بعد از این پنج موج اصلاحی وجود دارد که به شکل a b c است که برای درک بهتر، شکل زیرا بررسی می کنیم.

قابل ذکر است که هر یک از این موج ها نیز دوباره از پنج موج تشکیل شده اند, و هر موج اصلاحی از سه موج اصلاحی دیگر تشکیل میشوند. شکل زیرا مشاهد کنید.

نکته بعدی می توان از روش های تحلیل کلاسیک، تحلیل تکنیکال و موج شماری، امواج الیوت را تشخیص داده و روند بازار را پیش بینی کنیم. مورد بعدی این است که الیوت یکی از ابزارهای مهم تحلیل‌گری و پیشرفته می باشد. که در آن که هیچ کدام از قواعد تحلیل تکنیکال را رد نمی‌کند، بلکه آنها را تکمیل می کند.

آیا برای پیش بینی بازار سرمایه، نظریه الیوت کافیست؟

در پاسخ به سوال بالا می‌شود گفت که فقط با نظریه الیوت نمی توان بازار را پیش بینی و روند آن را  تشخیص داد، در بعضی موارد، تشخیص موج های الیوت بسیار دشوار است، و برای فهم آن نیاز به ابزارهای دیگری است. که مهمترین آن نسبت های فیبوناچی است؛ که در آن درصدها و ارقام خاصی استفاده میشود. میشه گفت که نظریه الیوت با ابزار فیبوناچی معنی پیدا می کند.

به همین دلیل امواج الیوت در بعضی موارد به تنهایی کاربرد خاصی ندارد.

نظریه الیوت را می توان بخشی از تحلیل گری نامید که با دیگر ابزار تحلیل گری تحلیل تکنیکال، الگوهای کلاسیک، الگوی هارمونیک، اندیکاتور ها و درصدهای فیبوناچی آنها را تشخیص داد و اهداف و پیش بینی خود را از قیمت تعیین کرد.

نویسنده علی پاشایی فعال و مدرس اتاق بورس